خلاصه ای از وبینار جنبه های حقوقی ارزهای دیجیتال

  • 2021-10-4

در 26 ژانویه 2021، مرکز نوآوری BIS و موسسه ثبات مالی (FSI)، BIS با حمایت کمیته پرداخت‌ها و زیرساخت‌های بازار (CPMI)، یک وبینار در مورد جنبه‌های قانونی ارزهای دیجیتال برگزار کردند. این وبینار توسط آقای راس لکو، مشاور ارشد فین تک - استراتژی و حقوقی، مرکز نوآوری BIS سازماندهی شد. آقای راستکو ورباسکی، مشاور ارشد FSI، BIS؛و آقای تاشی شیراکامی، معاون دبیرخانه CPMI. 1

این برنامه شامل سخنان خوشامدگویی از رئیس مرکز نوآوری، آقای بنویت کوره و آقای فرناندو رستوی، رئیس FSI، BIS بود و سپس یک سری گفتگوهای کنار آتش با متخصصان حقوقی و دانشگاهیان برجسته در این زمینه: آقای کلاوس لوبر، رئیسکمیته نظارتی ح‌ک‌چ در ESMA، آقای دیوید فاکس، استاد حقوق عمومی در دانشگاه ادینبورگ، آقای سیمون گلیسون، شریک کلیفورد چنس و خانم کورین زلوگر-گوتکنشت، استاد حقوق خصوصی و حقوق اقتصادی در دانشگاه بازل. برگزارکنندگان از خانم Eva Huepkes، رئیس سیاست های نظارتی و نظارتی در هیئت ثبات مالی (FSB)، و آقای دیگو دووس، مشاور عمومی، خدمات حقوقی در BIS برای نقششان در ریاست جلسات سپاسگزاری می کنند. در این وبینار 274 نفر از 79 کشور از سراسر جهان به نمایندگی از بانک های مرکزی، موسسات مالی بین المللی، دانشگاهیان و متخصصان حقوقی بخش خصوصی شرکت کردند.

این یادداشت موضوعات کنفرانس را خلاصه می کند و موضوعات مورد بحث را برجسته می کند.

زمینه

ارزهای دیجیتال، از جمله ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC)، در قلب نوآوری در فناوری مالی قرار دارند. از زمان ظهور بیت کوین، انواع رو به رشد ارزهای دیجیتال به عنوان پتانسیل برای تسهیل پرداخت‌های سریع‌تر و ارزان‌تر و بخش مالی کارآمدتر شناسایی شده‌اند. کار در این زمینه در دانشگاه ها، بانک های مرکزی، موسسات بین المللی و بخش خصوصی به سرعت در حال پیشرفت است. BIS با کارهای مفهومی انجام شده در بخش پولی و اقتصادی (MED)، FSI، کمیته‌ها و انجمن‌های میزبان و اخیراً مرکز نوآوری BIS در خط مقدم این پیشرفت‌ها بوده است.

علیرغم فرصت هایی که ارزهای دیجیتال ممکن است ارائه دهند، چالش ها همچنان باقی است. پتانسیل آنها تنها در صورتی قابل تحقق است که توسط یک چارچوب قانونی حمایت شود که از خطر محافظت کند و اطمینانی را برای فعالان بازار در مورد وضعیت قانونی ارزهای دیجیتال و پیامدهای قانونی استفاده از آنها فراهم کند. حوزه‌های قضایی در سراسر جهان تلاش‌ها را برای اطمینان از اینکه چارچوب‌های قانونی خود با این چالش‌ها پاسخ می‌دهند، افزایش می‌دهند. با روحیه تقویت همکاری های بین المللی، این وبینار پیشرفت هایی را که انجام شده است و آنچه باید انجام شود مورد بررسی قرار داد.

ارزهای دیجیتال چیست؟

طی دهه گذشته با ظهور ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتر، استیبل کوین ها و CBDC، انواع مختلفی از «ارزهای دیجیتال» یا «پول دیجیتال» افزایش یافته است. در عین حال، بحث در مورد پیامدهای آنها به دلیل عدم وجود طبقه بندی توافق شده مفاهیم مربوطه با مشکل مواجه شده است. هیچ تعاریفی پذیرفته شده جهانی از این اصطلاحات یا حتی به طور کلی تر از "ارز" یا "پول" وجود ندارد.

هیچ تعریف قانونی پذیرفته شده جهانی از "ارز" یا "پول" وجود ندارد. اما به طور کلی، وکلا اغلب «ارز» را با رسانه های پرداختی که تحت اختیار دولت و به شکل فیزیکی صادر می شوند، شناسایی می کنند - یعنی اسکناس ها و سکه هایی که وضعیت پول قانونی دارند. آنها فقط بخش کوچکی از پول در گردش را تشکیل می دهند."پول" اغلب به عنوان یک مفهوم گسترده تر در نظر گرفته می شود. این به ارز و همچنین به هر وسیله پرداخت دیگری که در یک واحد حساب است (مانند پول بانکی) اشاره دارد.

ایده‌های «ارز دیجیتال» و «پول دیجیتال» بر این تفاهم‌های قانونی سنتی تأثیر می‌گذارد. سپرده های بانکی به صورت دیجیتالی وجود دارد و نوعی «پول دیجیتال» است. اما امروزه در بحث‌های مربوط به ارز دیجیتال یا پول نقش برجسته‌ای ندارند. این بحث‌ها بر روی ارزهای دیجیتال، استیبل کوین‌ها و CBDC متمرکز است که در آن‌ها اصطلاحات «ارزهای دیجیتال» و «پول دیجیتال» تقریباً به جای یکدیگر استفاده می‌شوند. همه ابزارها با یک تعریف کلی از پول یا پول مطابقت ندارند. به عنوان مثال، "ارزهای رمزنگاری شده" را نمی توان به عنوان یک موضوع حقوقی، "ارز" در نظر گرفت، زیرا آنها فقط به صورت دیجیتالی وجود دارند و توسط بخش خصوصی (یعنی نه توسط دولت) تحت شرایطی صادر می شوند که بر اساس قوانین و مقررات تعیین شده یا قانونی وجود ندارد. دکترین. برخی از ابزارها از منظر اقتصادی دارای همه ویژگی های پول نیستند: وسیله پرداخت، ذخیره ارزش و واحد حساب. برای اهداف بحث در کارگاه، اصطلاحات «ارزهای دیجیتال» و «پول دیجیتال» به جای یکدیگر مورد استفاده قرار گرفتند و بر ابزارهای پرداخت متمرکز شدند که عبارتند از: (i) فقط به شکل دیجیتال منتشر می‌شوند.(ii) تحت سیستمی که بر رمزنگاری متکی است مدیریت شود.(iii) در دفتری ثبت شده است که ممکن است به شکل غیرمتمرکز باشد.(IV) صادر شده توسط نهادها در بخش خصوصی یا دولتی. و (v) به عنوان وسیله پرداخت استفاده می شود. آنها شامل ارزهای دیجیتال، استیبل کوین ها و CBDC ها می شوند.

چشم انداز فعلی

وکلا و سیاست گذاران با انبوهی از چالش های قانونی مرتبط با ارزهای دیجیتال دست و پنجه نرم می کنند. در بسیاری از حوزه های قضایی، ارزهای دیجیتال همچنان موضوع عدم اطمینان و پیچیدگی قانونی هستند. چالش ها به ناهمگونی ارزهای دیجیتال و تعامل بین رژیم های نظارتی و ترتیبات قراردادی مربوط می شود. مسائل مربوط به مبانی قانونی نگهداری و انتقال ارزهای دیجیتال، تخصیص مسئولیت بین طرف های مربوطه، ریسک سایبری، داده ها و حمایت از مصرف کننده به این چالش های قانونی کمک می کند.

حوزه های قضایی مختلف رویکردهای متفاوتی را برای حل این مسائل اتخاذ می کنند. اینها از تفاسیر اعتقادی (مثلاً انگلستان) تا ایجاد دسته بندی های قانونی جدید برای مقابله با ارزهای دیجیتال (مانند فرانسه و لیختن اشتاین) را شامل می شود. بسیاری از حوزه های قضایی دیگر هنوز در حال مطالعه این مسائل هستند تا تصمیم بگیرند که چگونه ادامه دهند. اصلاحات قانونی در حوزه دارایی‌های رمزنگاری شده به‌طور کلی تا حدی بر «توکن‌های امنیتی» (یعنی توکن‌هایی که ویژگی‌های اوراق بهادار را تکرار می‌کنند) متمرکز شده است تا ارزهای دیجیتالی که قرار است ابزار پرداخت باشند.

کار در سطح بین المللی برای حل این مسائل انجام می شود. سازمان های بین المللی و نهادهای استاندارد مانند FSB ، کارگروه اقدام مالی (FATF) ، CPMI ، سازمان بین المللی کمیسیون اوراق بهادار (IOSCO) و کمیته بازل در مورد نظارت بانکی (BCBS) همه در حال بررسی جنبه های مختلف از جنبه های مختلف هستندچارچوب حقوقی برای ارزهای دیجیتال. برخی از پیشرفت ها انجام شده است. به عنوان مثال ، در زمینه ضد پولشویی و مبارزه با تأمین مالی تروریسم (AML/CFT) ، FATF استاندارد بین المللی خود را برای پرداختن به ویژگی های خاص "دارایی های مجازی" اصلاح کرده است. FSB گزارشی را صادر کرده است که اصول را برای هدایت تنظیم Stablecoins ارائه می دهد. بیشتر کارها در نهادهای بین المللی بر "حقوق عمومی" (به عنوان مثال قانون مقررات) متمرکز شده است. تلاش برای بررسی مسائل مربوط به حقوق خصوصی و هماهنگ کردن قانون اساسی بین حوزه های قضایی همچنان پیشرفته تر است.

موضوعات حقوقی کلیدی مربوط به ارزهای دیجیتال

تجزیه و تحلیل حقوق خصوصی از یک رمزنگاری خاص ، stablecoin یا CBDC به جای برچسب متصل به آن ، به ویژگی های خاص ابزار مورد نظر بستگی دارد. این ویژگی ها به ویژه در مورد اینکه آیا دارنده یک ساز خاص "طلبکار" یا "مالک" است ، بسیار مهم خواهد بود.

آیا ارزهای دیجیتال می توانند متعلق به آن باشند؟

اگرچه ارزهای دیجیتالی محصولاتی از مهندسی حقوقی و فن آوری منحصر به فرد هستند ، اما یک ویژگی مشترک این است که هر واحد ارز یک مورد متمایز از داده ها است که شرکت کنندگان در سیستم به عنوان یک بازنمایی قابل انتقال از ارزش رفتار می کنند. در نظر گرفته شده است که یک دارایی مایع باشد که جوهر و عملکرد اصلی آن مانند سایر انواع پول هزینه می شود.

بسته به طراحی آنها ، ارزهای دیجیتال ممکن است به عنوان یک موضوع حقوقی با اشکال معمولی پول مانند سپرده در حساب های بانکی متفاوت باشد. در حالی که هر دو ناسازگار هستند و ممکن است به صورت دیجیتالی آشکار شوند ، هنگامی که ماهیت قانونی سپرده ها در حساب های بانکی و نقش نمایندگی دیجیتال را در این زمینه درک می کنیم ، شباهت تجزیه می شود. یک دفترچه دیجیتال ممکن است مانده حساب های یک شخص از پول بانکی را در یک حساب ثبت کند اما "پول در حساب" یک حق قانونی برای اجرای بدهی است که توسط بانک به دارنده حساب بدهکار است. سوابق دیجیتالی حساب فقط شواهد ثانویه از موارد جداگانه دیگری است که حق مشتری در برابر بانک است. با این حال ، با وجود انواع خاصی از ارزهای دیجیتال ، مورد داده های دیجیتال خود چیزی است. شواهد و نهاد در یک چیز ترکیب شده اند. این یکی از دلایلی است که می توان آنها را در دسته های معمولی قانون خصوصی یا حق مناسب قرار داد.

سیستم های مختلف حقوق خصوصی ممکن است دیدگاه های مختلفی در مورد اینکه آیا یک ارز دیجیتال متعلق به آن است ، داشته باشد. همه چیز به این بستگی دارد که چگونه سیستم انواع املاک نامشهود را غیر از حقوق اجرای بدهی ها یا تعهدات بدهکار شخص دیگری به رسمیت می شناسد. این امر در حوزه های قضایی متفاوت است: برخی از حوزه های قضایی رویکرد کاربردی را به مالکیت می دهند و ممکن است مفهوم مالکیت را به دارایی های غیرقانونی که نمایانگر یک رابطه بدهکار نیستند ، گسترش دهد ، در حالی که سایر سیستم ها ممکن است مفهوم مالکیت را به چیزهای بدنی/ملموس محدود کنند. در جایی که ارزهای دیجیتالی را می توان به عنوان نوعی ملک شناخته کرد ، داشتن یک کلید خصوصی که دسترسی به ارز را به یک دفترچه توزیع شده اعطا می کند ، شاخص مهمی از مالکیت است.

این تمایزات در همه موارد پابرجا نیست. برخی از ارزهای دیجیتال - به عنوان مثال، انواع خاصی از استیبل کوین ها - ممکن است به عنوان انواع بدهی قابل انتقال (به عنوان مثال ادعا، نه دارایی) تحلیل شوند: دارنده یک استیبل کوین که حق دارد سکه را برای مقدار مشخصی از ارز ثابت بازخرید کند، ممکن است در نظر گرفته شود. نوعی طلبکار در برابر صادرکننده استیبل کوین. ابزارهای دیگر مانند بیت کوین رابطه بدهکار و بستانکار را منعکس نمی کنند و واحد داده خود همان دارایی است. اگر دارنده هر چیزی را در اختیار داشته باشد، از نظر قانونی یک قدرت ممتاز است که داده‌ها را با وارد کردن معاملاتی که طبق قوانین سیستم و قانون معتبر شناخته می‌شوند، «خرج» کند.

چگونه یک ارز دیجیتال را منتقل می کنید؟

هنگامی که یک دارنده یک ارز دیجیتال را به دارنده جدیدی منتقل می کند، ارزشی که توسط ارز نشان داده می شود بین آنها جریان می یابد. با این حال، بسته به طراحی سیستم، ممکن است درست نباشد که بگوییم حق مالکیت دارنده با جریان ارزش "انتقال" می شود. در چنین مواردی، زمانی که «انتقال» صورت می‌گیرد، ورودی داده‌ای که ارز انتقال‌دهنده را نشان می‌دهد، خاموش می‌شود و یک ورودی داده جدید نشان‌دهنده واحد پول انتقال‌گیرنده انجام می‌شود.

ورودی های داده نشان دهنده مقدار در کلید عمومی هر دارنده، موجودیت های مجزایی هستند. یک ورودی داده جدید نشان دهنده مقدار در کلید عمومی انتقال گیرنده است. هر حقی که انتقال گیرنده نسبت به مقدار کلید عمومی خود داشته باشد، ممکن است به تازگی ایجاد شود. چیزی که ما آن را «انتقال» یک ارز دیجیتال می نامیم ممکن است در واقع سیستمی برای ابزار اصلی و نه مشتق شده برای کسب حقوق در دارایی باشد. بسته به قوانین حاکم بر سیستم، وضعیت ثبت شده دفتر ممکن است در مورد تأثیر حقوقی هر "انتقال" ثبت شده در آن قطعی باشد. کلیدهای خصوصی برای اعمال حقوق مالکیت ضروری هستند: به طور معمول، هنگامی که کلید خصوصی گم می شود، تمام قابلیت های عملی برای تراکنش با آن واحد داده از بین می رود و تا حدی دارایی وجود ندارد.

پیامدهای قانونی چنین سیستمی باید به دقت مورد توجه قرار گیرد و ممکن است بین حوزه های قضایی متفاوت باشد. طبق یک رویکرد، شخصی که دفتر کل به عنوان دارنده ارز ثبت کرده است، دارای یک عنوان قانونی مطمئن برای آن است. عنوان دارنده مشمول عیوب پنهان و خارج از دفتر (مانند سرقت) نخواهد بود که ممکن است بر ارزش مبادله ای آن تأثیر بگذارد. این نوع تجزیه و تحلیل مالکیت تضمین می‌کند که هر واحد پول در ازای هر واحد پولی معادل است. ارز از نظر ارزش مبادله ای و همچنین ارزش اسمی آن قابل تعویض خواهد بود.

پرداخت با ارز دیجیتال چه زمانی نهایی می شود؟

روش‌هایی که پرداخت‌ها با ارز دیجیتال را می‌توان توضیح داد، ابعاد مبتنی بر سیستم و حقوقی وجود دارد.

برای اینکه پرداخت با ارز دیجیتال نهایی در نظر گرفته شود، تغییرات در دفتر کل که انتقال گیرنده را به عنوان دارنده جدید ارز ثبت می کند، باید کامل باشد تا انتقال گیرنده، به عنوان یک موضوع عملی، در موقعیتی باشد که بتواند تراکنش جدیدی انجام دهد. با ارز دیجیتال بدون خطر معکوس شدن تراکنش قبلی. شناسایی این لحظه بر روی یک دفتر کل توزیع شده که متکی به یک فرآیند اعتبارسنجی مبتنی بر اجماع است ممکن است آسان نباشد زیرا ممکن است زمان لازم باشد تا به اجماع بین گره‌های سیستم برسد. این موضوع با این سؤال حقوقی که در برخی از حوزه های قضایی مطرح می شود متمایز است که آیا پرداخت بین دو طرف برای قطعی شدن لازم است توسط گیرنده پذیرفته شود و این پذیرش چیست؟اصرار بر پذیرش خاص به عنوان یک الزام قانونی جداگانه برای نهایی شدن پرداخت ارز دیجیتال از طریق یک سیستم دفتر کل نباید ضروری باشد. مشارکت گیرنده پرداخت در سیستم باید برای نشان دادن پذیرش ارز دیجیتالی که به کلید عمومی او منتقل شده است، کافی باشد. در اینجا یک قیاس با عملکرد سیستم های پرداخت بانکی خودکار وجود دارد. پرداخت را می توان قطعی دانست و بدهی پرداخت کننده حتی قبل از اینکه گیرنده متوجه شود که اعتبار به حساب وی واریز شده است، پرداخت می شود.

جنبه های ثبات مالی

مسائل مربوط به ثبات مالی مرتبط با ارزهای دیجیتال نیازمند بررسی دقیق تر توسط وکلا و سیاست گذاران، به ویژه در زمینه های ورشکستگی و بیمه سپرده است.

از نظر طراحی قانونی، ارزهای دیجیتال را می‌توان در کیف‌هایی که توسط انواع مختلفی از ارائه‌دهندگان خدمات نگهداری می‌شوند یا به صورت سپرده نزد بانک‌ها نگهداری کرد. پیامدهای حقوقی این دو مدل به طور قابل توجهی متفاوت است. در حالت اول، مشتری همچنان مالک سکه است در حالی که در حالت دوم مالکیت به گیرنده سپرده منتقل می شود. در یک مدل مبتنی بر کیف پول، مشتری، به عنوان مالک، در معرض خطر ورشکستگی نیست، بلکه احتمالاً در معرض خطر تقلب توسط ارائه‌دهنده کیف پول است. در مقابل، سپرده گذار نزد بانک، طلبکار بانکی است که در معرض خطر ورشکستگی آن قرار دارد.

اگر قرار بود این دو ترتیب در کنار هم وجود داشته باشند، سپرده‌ها معمولاً ارزان‌تر و متداول‌تر از تأمین کیف پول می‌بودند، زیرا به گیرندگان سپرده اجازه می‌داد تا وجوه سپرده‌شده را برای مقاصد دیگر، مانند وام‌دهی، به کار گیرند که سود آن می‌تواند استفاده شود. دریافت یارانه متقابلبا این حال، همزیستی هر دو مدل می‌تواند پیش‌شرط‌هایی را برای اجراهای بانکی برای سپرده‌گذاران ایجاد کند. این موضوع این موضوع را مطرح می کند که آیا حفظ ثبات سپرده گذاران ارزهای دیجیتال مستلزم گسترش پوشش بیمه سپرده به سپرده های ارزهای دیجیتال است یا خیر. از سوی دیگر، گسترش بیمه به ساختارهای کیف پول تعدادی از نگرانی های اساسی را ایجاد می کند، زیرا بیمه هم خطر تقلب ارائه دهنده کیف پول و هم ریسک ثبات صادرکننده ارز دیجیتال را پوشش می دهد.

در صورتی که ارزهای دیجیتالی - به ویژه ، استابلوها - آنقدر گسترده شوند که آنها به عنوان یک واحد جهانی حساب و واسطه مبادله گردش کنند ، بیمه سپرده به سپرده های ارزهای دیجیتال نیز ضروری خواهد بود. اگر Stablecoins به این ویژگی مهم یک سیستم پولی داخلی تبدیل شود ، سیاست گذاران باید رشد خود را رصد کنند و در صورت لزوم ، صادرکنندگان و اپراتورهای مربوطه را در معرض مقررات قرار دهند. این نهادها می توانند برای کمک به بودجه هر طرح بیمه ای قابل استفاده کمک کنند.

مناسب ترین راه حل برای این سؤالات در نهایت به اشتهای ریسک سیاست گذاران و بنگاه های خصوصی بستگی دارد. شرکت های خصوصی احتمالاً تمایل بیشتری نسبت به سیاست گذاران دارند تا خطراتی را که پیامدهای آنها ممکن است نیاز به تعهد منابع عمومی داشته باشد ، در نظر بگیرند.

در ارزیابی میزان خطرات سیستمیک که ممکن است از مواردی که یک رمزنگاری مانند بیت کوین به طور گسترده در سیستم مالی یک حوزه قضایی پذیرفته می شود ، مهم است ، مهم است که بین دو عملکرد بالقوه جداگانه دارایی تمایز قائل شوید: به عنوان یک فروشگاه ارزش و به عنوانوسیله پرداخت

تجزیه و تحلیل ساختار حقوقی جهانی Stablecoin سؤالات طراحی را ایجاد می کند که برای ثبات مالی مهم است: به ویژه ، حق دارندگان سکه برای اجرای ادعا در برابر ذخیره در صورت ورشکستگی صادرکننده. پاسخ این سوال به طراحی خود Stablecoin بستگی دارد.

ارزهای دیجیتال و مناقصه قانونی

یک سؤال مهم مربوط به ظهور ارزهای دیجیتال مربوط به شرایطی است که طبق قانون ملی ممکن است یا باید به عنوان مناقصه قانونی رفتار شود.

هیچ تعریف جهانی پذیرفته شده از مناقصه قانونی وجود ندارد ، اما این مفهوم به طور معمول شامل ویژگی های اصلی زیر است: (i) مناقصه قانونی ارز که در پرداخت توسط یک طلبکار پذیرفته شده است ، تأثیر تخلیه تعهدات مالی را برای آن دارد.(ب) طلبکار که از پذیرش مناقصه قانونی ارز امتناع می ورزد ، حداقل از اعمال تمام یا بخشی از حقوق وی برای اجرای پرداخت جلوگیری می کند (به عنوان مثال هیچ اقدامی در دادگاه ، مجازات های پیش فرض و غیره). و (iii) تخلیه در واحد حساب پیش بینی شده در قانون و با ارزش اسمی مبلغ پرداخت شده اعمال می شود. در طول تاریخ ، وضعیت مناقصه قانونی معمولاً فقط به اشیاء پولی ملموس - یعنی اسکناس ها و سکه های صادر شده توسط دولت - اعطا شده است. با این حال ، برخی از حوزه های قضایی رویکرد گسترده تری را اتخاذ کرده اند و با توجه به شرایط خاص ، وضعیت مناقصه قانونی را به انواع خاصی از پول به شکل غیر جسمی گسترش داده اند (به عنوان مثال در سوئیس که در آن ذخایر بانک مرکزی نوعی مناقصه قانونی است).

اعطای وضعیت پولی قانونی به یک شیء پولی خاص، طبق تعریف، مستلزم یک عمل حقوقی است - معمولاً، تصویب قانون. از لحاظ تاریخی، رویکردهای متفاوتی در طراحی قانون مناقصه قانونی اتخاذ شده است. در برخی مواقع، حوزه های قضایی رویکردی «سرکوبگرانه» اتخاذ کرده اند که احزابی را که از ارز قانونی استفاده نمی کنند یا از پذیرش ارز قانونی خودداری می کنند، مجازات می کند. سایر حوزه‌های قضایی، تحت رویکرد «انحصاری»، استفاده از اشیاء پولی را که دارای وضعیت پولی قانونی هستند و مانع از توافق طرفین با سایر اشکال پرداخت می‌شوند، الزامی می‌کنند، اما برای عدم انجام آن مجازاتی اعمال نمی‌کنند. تحت رویکرد "نشان دهنده"، حوزه های قضایی به اشیاء پولی خاصی وضعیت مناقصه قانونی اعطا می کنند اما به طرفین اجازه می دهند که به صورت قراردادی با سایر اشکال پرداخت موافقت کنند. در نهایت، برخی از حوزه‌های قضایی از رویکرد «امتیاز» استفاده می‌کنند که وضعیت پولی قانونی را به اشیاء پولی خاصی اعطا نمی‌کند، اما در قانون انگیزه‌هایی برای ترویج استفاده از آنها ایجاد می‌کند. تاریخ نشان می‌دهد که هرچه کیفیت ذاتی و ثبات چارچوب پولی و مالیه عمومی یک حوزه قضایی بالاتر باشد، نیاز به توسل به قوانین سرکوب‌کننده مناقصه قانونی کمتر می‌شود.

در اصل، صلاحیت قانونی برای اعطای وضعیت مناقصه قانونی به ارزهای دیجیتالی که یا توسط دولت یا توسط اشخاص خصوصی صادر می شوند، باز است. در حال حاضر حوزه های قضایی وجود دارد که تحت شرایط خاص، به سپرده های نگهداری شده نزد بانک مرکزی (برای تسویه حساب بین بانک های تجاری) یا سپرده های نگهداری شده در بانک های تجاری، وضعیت قانونی اعطا می کنند. اما محدودیت هایی وجود دارد که باید در نظر گرفتن اعطای وضعیت مناقصه قانونی به ارزهای دیجیتال در نظر گرفته شود. به طور خاص، وضعیت پول قانونی ممکن است برای اشیاء پولی که توسط دولت صادر نشده‌اند و بر این اساس ریسک اعتباری را متحمل می‌شوند مناسب نباشد - مانند استیبل کوین‌ها یا ارزهای دیجیتال. علاوه بر این، ممکن است اعطای وضعیت مناقصه قانونی به هر شکلی از ارز دیجیتال - اعم از دولتی یا خصوصی - که استفاده از آن مستلزم دسترسی به فناوری است که ممکن است به طور جهانی در حوزه قضایی مربوطه در دسترس نباشد، مناسب نباشد.

در هر صورت، اعطای وضعیت مناقصه قانونی به ارز دیجیتالی مانند CBDC لزوماً پذیرش گسترده توسط عموم مردم را تضمین نمی کند. ویژگی هایی مانند راحتی و گنجاندن می تواند CBDC را در مقایسه با پول بانک تجاری برای کاربر جذاب تر کند و در نتیجه وضعیت شبه قانونی را به دست آورد. علاوه بر وضعیت مناقصه قانونی، مسائل حقوقی مانند حفظ حریم خصوصی و ثبات قیمت مهم هستند.

نتیجه

حوزه های قضایی توجه زیادی را به چارچوب های قانونی خود اختصاص می دهند تا به ویژگی های خاص انواع مختلف ارزهای دیجیتال بپردازند. در حالی که پیشرفت در حال انجام است، کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد. انتخاب‌های طراحی قانونی که می‌توان در پاسخ به موضوعات برجسته‌شده در وبینار انجام داد، پیامدهایی برای نحوه برخورد با ارزهای دیجیتال در حوزه‌های قضایی مربوطه خواهد داشت. در ترسیم مسیر پیش رو، گفتگوی فعال بین حقوقدانان و سیاست گذاران ضروری است.

1 آقای هلیو واله، مشاور مرکز نوآوری BIS، و خانم دانگ تران، دبیر اداری، FSI، BIS پشتیبانی ارزشمندی را در سازماندهی وبینار ارائه کردند. این سند خلاصه توسط خانم Codruta Boar، مشاور مرکز نوآوری BIS تهیه شده است.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.