هزینه یابی نهایی یک روش هزینه یابی مانند هزینه یابی شغل، هزینه یابی فرآیند و هزینه یابی عملیاتی و غیره نیست، بلکه یک تکنیک خاص است که به تأثیر سربار ثابت بر سودآوری یک تجارت مربوط می شود.
این رابطه بین هزینه، حجم تولید و سود را نشان می دهد. سایر اصطلاحات مورد استفاده عبارتند از هزینه یابی مستقیم که در ایالات متحده استفاده می شود، هزینه یابی مشارکتی، هزینه متغیر و هزینه یابی مقایسه ای.
هزینه نهایی به عنوان مقداری در هر حجم معینی از خروجی تعریف میشود که هزینههای کل توسط آن تغییر میکند، در صورتی که حجم خروجی یک واحد افزایش یا کاهش یابد.
این مجموع هزینه اصلی به اضافه سربار متغیر به اضافه بخش متغیر سربار نیمه متغیر است. به هزینه نهایی، هزینه متغیر، هزینه مستقیم، هزینه فعالیت، هزینه حجمی یا هزینه خارج از جیب نیز گفته می شود.
با مزایا و معایب هزینههای نهایی آشنا شوید
مزایا و معایب هزینهیابی نهایی
مزایای:
1. ماهیت ثابت - هزینه های متغیر هر از گاهی در نوسان است، اما در دراز مدت، هزینه های نهایی پایدار هستند. هزینه های نهایی صرف نظر از حجم تولید ثابت می ماند.
2. کنترل هزینه موثر - هزینه را به ثابت و متغیر تقسیم می کند. هزینه ثابت از محصول حذف می شود. به این ترتیب، مدیریت می تواند هزینه های نهایی را به طور موثر کنترل کند.
3. درمان سربار ساده شده - به دلیل جداسازی سربارهای ثابت از هزینه تولید، میزان بازیابی بیش از حد یا کمتر از سربار را کاهش می دهد.
4. ارزش گذاری یکنواخت و واقعی - از آنجایی که هزینه های سربار ثابت از بهای تمام شده محصول حذف می شوند، ارزش گذاری کالاهای در حال انجام و نهایی واقعی تر می شود.
5. مفید برای مدیریت - مدیریت را قادر می سازد تا خط تولید جدیدی را راه اندازی کند که سودمند است. این برای تعیین اینکه کدام یک برای خرید یا تولید یک محصول سودآور است، مفید است. مدیریت می تواند در مورد قیمت گذاری و مناقصه تصمیم گیری کند.
6. در برنامه ریزی تولید کمک می کند - میزان سود را در هر سطح از خروجی با کمک رابطه سود حجم هزینه نشان می دهد. در اینجا از نمودار سر به سر استفاده شده است.
7. نتایج بهتر – هنگامی که با هزینه یابی استاندارد استفاده می شود، نتایج بهتری به همراه دارد.
8. تثبیت قیمت فروش - تمایز بین هزینه های ثابت و هزینه های متغیر در تعیین قیمت فروش محصولات یا خدمات بسیار مفید است. گاهی اوقات، قیمتهای متفاوتی برای یک کالای مشابه در بازارهای مختلف در نظر گرفته میشود تا درجات مختلفی از رقابت را برآورده کند.
9. مفید در کنترل بودجه - طبقه بندی هزینه ها در بودجه بندی و بودجه انعطاف پذیر برای سطوح مختلف فعالیت ها بسیار مفید است.
10. آماده سازی مناقصه - بسیاری از شرکت های تجاری باید در بازار در ارائه کمترین قیمت رقابت کنند. هزینه متغیر کل، زمانی که به طور جداگانه محاسبه شود، به "قیمت کف" تبدیل می شود. هر قیمتی بالاتر از این قیمت کف ممکن است برای افزایش کل مشارکت ذکر شود.
11. تصمیم "ساخت یا خرید" - گاهی اوقات باید تصمیم گرفت که یک قطعه یا محصول را تولید کرد یا آن را به صورت آماده از بازار خریداری کرد. تصمیم به خرید آن در صورتی اتخاذ می شود که قیمت پرداخت شده برخی از هزینه های ثابت را بازیابی کند.
12. ارائه بهتر - بیانیه ها و نمودارهای تهیه شده تحت هزینه یابی نهایی توسط مدیران مدیریت بهتر درک می شوند. تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر رفتار هزینه، فروش، مشارکت و غیره را بر اساس نمودارها و نمودارها نشان می دهد. و بنابراین، نتایج را می توان به راحتی درک کرد.
معایب
1. مشکل در تجزیه و تحلیل سربار - تفکیک هزینه ها به ثابت و متغیر یک مشکل دشوار است. در هزینه یابی نهایی، هزینه های نیمه متغیر یا نیمه ثابت در نظر گرفته نمی شود.
2. عنصر زمان نادیده گرفته شده - هزینه های ثابت و هزینه های متغیر در کوتاه مدت متفاوت هستند. اما در دراز مدت، همه هزینه ها متغیر است. در بلندمدت تمام هزینه ها در سطوح مختلف عملیات تغییر می کند. هنگامی که کارخانه ها و تجهیزات جدید معرفی می شوند، هزینه های ثابت و هزینه های متغیر متفاوت خواهد بود.
3. فرض غیر واقعی - فرض قیمت فروش در سطوح مختلف عملیات یکسان خواهد ماند. در زندگی واقعی، آنها ممکن است تغییر کنند و نتایج غیر واقعی به دست آورند.
4. مشکل در تثبیت قیمت - تحت هزینه یابی نهایی، قیمت فروش بر اساس سهم ثابت است. در صورت هزینه به اضافه قرارداد، تعیین قیمت بسیار دشوار است.
5. اطلاعات کامل داده نشده - دلیل افزایش تولید یا فروش را توضیح نمی دهد.
6. اهمیت از دست رفته - در صنایع سرمایه بر، هزینه های ثابت بخش عمده ای از هزینه کل را به خود اختصاص می دهند. اما هزینه های نهایی فقط هزینه های متغیر را پوشش می دهد. به این ترتیب، اهمیت خود را در صنایع سرمایه از دست می دهد.
7. مشکل سربار متغیر - هزینه یابی نهایی بر مشکل جذب بیش از حد و کم جذب سربار ثابت غلبه می کند. با این حال مشکل در مورد سربارهای متغیر وجود دارد.
8. فروش گرا – کسب و کار موفق باید در جهت فروش توابع تولید به روشی متعادل پیش رود. اما هزینه یابی نهایی به دلیل اهمیت دادن بیش از حد به عملکرد فروش مورد انتقاد قرار می گیرد. بنابراین گفته می شود که فروش محور است. به عملکرد تولید اهمیت کمتری داده می شود.
9. ارزشگذاری سهام غیرقابل اعتماد - ذخایر سهام در حال انجام و تمام شده تحت هزینهیابی نهایی، فقط با بهای تمام شده متغیر ارزیابی میشود. هیچ بخشی از هزینه ثابت به ارزش سهام اضافه نمی شود. سود تعیین شده، تحت این روش، کاهش می یابد.
10. ادعای از دست دادن سهام - ادعای بیمه برای از دست دادن یا خسارت سهام بر اساس چنین ارزیابی برای تجارت نامطلوب خواهد بود.
11. اتوماسیون - امروزه افزایش اتوماسیون منجر به افزایش هزینه های ثابت می شود. اگر چنین هزینه های ثابت افزایشی نادیده گرفته شود، سیستم هزینه یابی نمی تواند موثر و قابل اعتماد باشد.
هزینه یابی نهایی، اگر به تنهایی اعمال شود، کاربرد چندانی نخواهد داشت، مگر اینکه با تکنیک های دیگر مانند هزینه یابی استاندارد و کنترل بودجه ترکیب شود.
مزایا و معایب هزینه یابی نهایی: 8 امتیاز
مزایای هزینهیابی نهایی:
مزایایی که از سیستم هزینه یابی نهایی به دست می آید را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
1. کمک ارزشمند به مدیریت - مفیدترین سهم هزینه یابی نهایی کمکی است که به مدیریت در تصمیم گیری های حیاتی می کند. در سیستم هزینه یابی نهایی، داده های هزینه مورد نیاز برای تصمیم گیری و برنامه ریزی سود به راحتی از سوابق حسابداری در دسترس است. برخی از مشکلات مدیریتی که با استفاده از هزینه یابی نهایی ساده می شوند عبارتند از: تصمیم گیری یا خرید، قیمت گذاری محصولات، انتخاب ترکیب مناسب فروش، انتخاب از میان روش های جایگزین تولید و غیره.
2. کنترل هزینه را تسهیل می کند - با تفکیک هزینه های ثابت و متغیر، هزینه یابی نهایی وسیله ای عالی برای کنترل هزینه ها فراهم می کند.
3. از تخصیص دلخواه سربار جلوگیری می کند - هزینه یابی نهایی از پیچیدگی های تخصیص و تخصیص سربار ثابت که واقعاً دلخواه است جلوگیری می کند.
4. عدم جذب کمتر یا بیش از حد - در هزینه یابی نهایی هیچ عارضه ای از کم جذب و جذب بیش از حد سربار وجود ندارد.
5- مبنای قیمت گذاری - هزینه های حاشیه ای مبنای بهتر و منطقی تری برای تثبیت قیمت فروش و مناقصه برای قرارداد به ویژه در صورت کسل کننده تجارت فراهم می کند.
6. سودآوری نسبی - در صورت تولید تعدادی از محصولات ، هزینه های حاشیه ای مطالعه سودآوری نسبی محصولات مختلف را تسهیل می کند. این نشان می دهد که تلاش فروش باید در کجا متمرکز شود تا موقعیت سود کلی بهبود یابد.
7. ارزیابی واقعی سهام-در سهام هزینه های حاشیه کالاهای نهایی و کار در حال پیشرفت فقط با هزینه متغیر آنها ارزش دارد. این امر مانع از حمل و نقل در ارزیابی سهام نسبت به هزینه های ثابت سال جاری می شود.
8- کمکی ارزشمند به سایر تکنیک ها - هزینه حاشیه یک کمکی با ارزش برای بودجه بندی و تکنیک های استاندارد هزینه است.
مضرات هزینه حاشیه ای:
هزینه های حاشیه ای از محدودیت های زیر رنج می برد:
1. مشکل در تجزیه و تحلیل - تفکیک همه هزینه ها به صورت ثابت و متغیر ممکن است در عمل بسیار دشوار باشد. علاوه بر این ، هزینه های خاصی صرفاً در تصمیمات مدیریتی ایجاد می شود و نمی توان به طور دقیق به عنوان ثابت یا متغیر طبقه بندی شد ، به عنوان مثال ، امکانات به کارکنان ، پاداش کارگران و غیره.
2. مشکل در کاربرد- تکنیک هزینه های حاشیه ای در صنایعی مانند کشتی سازی ، قراردادها و غیره دشوار است ، جایی که ارزش کار در متناسب با گردش مالی زیاد است. بنابراین ، اگر سربارهای ثابت در ارزش بسته شدن کار در حال پیشرفت نباشند ، ممکن است ضرر و زیان در قراردادها هر سال به وجود بیاید ، در حالی که با اتمام قرارداد ممکن است سود زیادی داشته باشد.
3. مبنای نادرست برای قیمت گذاری - در قیمت های حاشیه ای بر اساس سهم است که هزینه های ثابت را پوشش نمی دهد. این ممکن است در طولانی مدت خطرناک باشد.
4- فاکتور زمانی را نادیده می گیرد - در زمان هزینه های حاشیه ای نادیده گرفته می شود. به عنوان مثال ، هزینه حاشیه ای دو شغل ممکن است یکسان باشد ، اما اگر یک کار دو برابر طول بکشد تا به عنوان اتر تکمیل شود ، هزینه واقعی شغل زمان طولانی تر از زمان دیگر است. این با هزینه حاشیه ای فاش نمی شود.
5- کنترل هزینه کمتر مؤثر - هزینه های حاشیه ای این واقعیت را که هزینه های ثابت نیز قابل کنترل است ، نادیده می گیرد. با قرار دادن سربارهای ثابت در یک دسته جداگانه ، اهمیت کنترل آنها کاهش می یابد. علاوه بر این ، هزینه های حاشیه ای به اندازه هزینه های استاندارد و کنترل بودجه در کنترل هزینه ها مؤثر نیست.
6. دامنه محدود - با افزایش استفاده از ماشین آلات اتوماتیک ، نسبت هزینه های ثابت (نگهداری ، استهلاک و غیره) افزایش می یابد. از آنجا که هزینه های حاشیه ای هزینه های ثابت را نادیده می گیرد ، این سیستم در صنایع فشرده سرمایه کمتر مؤثر می شود.
7. اظهارات غیرواقعی - محرومیت از سربار ثابت از ارزیابی سهام بر حساب سود و زیان تأثیر می گذارد و همچنین ترازنامه غیرواقعی را تولید می کند.
مزایا و مضرات هزینه حاشیه ای: 10 امتیاز
مزایای:
موارد زیر مزایای هزینه حاشیه ای است:
(الف) سادگی - تکنیک هزینه های حاشیه ای برای درک ساده و آسان برای کار کردن است. این امر به دلیل محرومیت از هزینه های ثابت و تخصیص دلخواه مرتبط با سربار است.
(ب) از سرمایه گذاری سربار ثابت جلوگیری می کند - این تکنیک از انتقال بخشی از هزینه ثابت به دوره بعدی به عنوان بخشی از موجودی برای سرمایه گذاری جلوگیری می کند.
ج) هیچ تحریف در سود - از آنجا که هزینه های دوره برای تولید هزینه نمی شود ، بیانیه سود و ضرر با تغییر در سطح موجودی تحریف نمی شود. مقایسه هزینه معنی دار می شود.
(د) مشارکت را برجسته می کند - بیش از درآمد فروش بیش از هزینه متغیر فروش ، سهم ایجاد شده برای تأمین هزینه های ثابت است. علاوه بر اینکه یک اندازه گیری از عملکرد است ، سهم یک اندازه گیری مطمئن تر از تصمیم گیری ، چه تاکتیکی و چه استراتژیک است.
(ه) بدون جذب بیش از حد و یا کمبود هزینه های اضافی- از آنجا که هزینه های ثابت به سود کامل در سالی که در آن متحمل می شوند ، هزینه می شود ، هزینه های حاشیه ای باعث ایجاد مشکل بیش از حد یا جذب نمی شود.
(ج) تصمیم گیری-هزینه های حاشیه ای به مدیریت با اطلاعات کافی مناسب در تصمیم گیری های حیاتی در مورد تجارت مانند تصمیم گیری یا خرید ، قطع یک محصول خاص یا یک خط خاص از فعالیت ، قیمت گذاری در هنگام افسردگی ، قیمت گذاری صادرات ، ترکیب مناسب محصول کمک می کند.، جایگزینی ماشین ها ، پیمانکاری فرعی و غیره
(ز) برنامه ریزی سود-هزینه های حاشیه ای برنامه ریزی سود را با استفاده از تجزیه و تحلیل یکنواخت تسهیل می کند ، که نشان دهنده تأثیر افزایش یا کاهش تولید بر سودآوری نگرانی است. این تکنیک همچنین در انجام تجزیه و تحلیل سودآور هزینه استفاده می کند.
(ح) کنترل هزینه - جوهر هزینه های حاشیه ای ، تفکیک هزینه ها به عنوان ثابت و متغیر است. چنین تفکیک به مدیریت در کنترل کنترل هزینه کمک می کند. به عبارت دیگر ، ابزاری برای کنترل هزینه است. مدیریت برای مقایسه هزینه های متغیر واقعی با هزینه های متغیر بودجه فعال شده و از طریق تجزیه و تحلیل واریانس اقدامات اصلاحی انجام می شود.
(i) حسابداری مسئولیت - از آنجا که تحت هزینه های حاشیه ای هزینه های ثابت به عنوان هزینه های دوره رفتار می شود ، هیچ گونه تخصیص دلخواه از چنین هزینه هایی به بخش های مختلف وجود ندارد. به همین ترتیب ، حسابداری مسئولیت هنگامی که بر اساس هزینه حاشیه ای باشد ، مؤثرتر می شود.
(j) برنامه ریزی بودجه - علاوه بر برجسته کردن سهم نه فقط در هر محصول بلکه در کل ، هزینه های حاشیه ای نیز سهم هر واحد یک عامل اصلی را نشان می دهد. این اطلاعات در بودجه بندی و برنامه ریزی تولید بسیار مفید است.
مضرات:
علیرغم مزایای فوق از هزینه های حاشیه ای ، این تکنیک از محدودیت های زیر رنج می برد:
(i) دشواری تفکیک:
از آنجا که هزینه های حاشیه ای مشخص کردن هزینه حاشیه ای و تأثیر سود تغییرات در حجم یا نوع خروجی با تمایز بین هزینه های ثابت و هزینه متغیر است ، کاملاً ضروری است که هزینه ها را در موارد ثابت و متغیر جدا کنیم.
با این حال ، تفکیک هزینه ها به راحتی نیست. بیشتر هزینه ها نه کاملاً متغیر و نه کاملاً ثابت هستند. به همین ترتیب ، هزینه ها با دقت معقول از هم جدا می شوند. در غیر این صورت ، این تکنیک دقیق متوقف می شود.
(ب) محرومیت از هزینه های ثابت:
اگرچه هزینه های ثابت به دلیل این واقعیت که آنها به موقع جمع می شوند ، مستقل از تولید هستند ، اما هیچ توجیهی برای محرومیت از آنها از پرداخت هزینه محصول وجود ندارد زیرا آنها نیز به تولید کمک می کنند. در زمان های مدرن که تولید بسیار مکانیزه است ، هزینه های ثابت به نسبت بیشتر از هزینه های متغیر در بسیاری از صنایع متحمل می شوند. به طور خاص در قراردادهای بزرگ ، هزینه های ثابت در ضمن ارزش گذاری در پیشرفت به منظور نشان دادن موقعیت صحیح قرارداد ، نمی توانند حذف شوند.
(iii) ارزیابی سهام:
جدای از کار در حال انجام در مورد قراردادهای بزرگ، حتی سهام شرکت های تولیدی را نمی توان با حذف هزینه های ثابت در ترازنامه نشان داد. اگر آنها را کنار بگذارند، موجودی کالاهای در دست اجرا و کالاهای تمام شده کمتر از ارزش گذاری می شوند و تا این حد، ترازنامه نمی تواند دید درست و منصفانه ای از امور کسب و کار منعکس کند.
(IV) قراردادهای هزینه به اضافه:
در مورد قراردادهای به اضافه هزینه، پیمانکار مایل است تمام هزینه قرارداد به اضافه سود را از قرارداد بازیابی کند. به این ترتیب، لازم است هزینه ثابت را نیز در حین پرداخت هزینه قرارداد در نظر بگیرید.
(v) ارزش زمانی را نادیده می گیرد:
مقایسه هزینه بر اساس هزینه یابی متغیر در مورد دو شغل متفاوت که هزینه متغیر یکسانی دارند غیر واقعی می شود، اما به دلیل استفاده از امکانات ثابت مختلف، تکمیل آن زمان متفاوتی را می طلبد. هزینه کاری که تکمیل آن به زمان بیشتری نیاز دارد و از ماشین گرانتری استفاده میکند، طبیعتاً بالاتر خواهد بود. اما این واقعیت کاملاً توسط هزینهیابی نهایی نادیده گرفته میشود.
(vi) رویکرد کوته بینانه:
تمایز بین هزینه متغیر و هزینه ثابت تنها در کوتاه مدت خوب است. با این حال، در دراز مدت، تمایز متوقف می شود و نگرانی باید بتواند تمام هزینه ها را پوشش دهد و همچنین سود ببرد.
(vii) هیچ هزینه ای اولویت ندارد:
تکنیک هزینه یابی نهایی بر تأثیر هزینه متغیر بر هزینه محصول تأکید دارد. این تصور را ایجاد می کند که از قیمت فروش یک محصول، هزینه متغیر ابتدا بازیافت می شود، هزینه ثابت بعداً بازیافت می شود و سپس سود محقق می شود. این تصور درستی نیست. در واقع، قیمت فروش یک محصول شامل بخشی از هزینه متغیر، هزینه ثابت و همچنین سود است. هیچ یک از هزینه ها بر دیگری اولویت ندارد.
(viii) برای تثبیت قیمت مفید نیست:
رویکرد هزینه یابی نهایی برای هزینه یابی محصول ممکن است منجر به تثبیت قیمت فروش شود که ممکن است کل هزینه را پوشش ندهد. با این حال، در زمان افسردگی، قیمت ممکن است حتی کمتر از هزینه متغیر ثابت شود. اما، در شرایط عادی، قیمت ثابت باید نه تنها هزینه متغیر بلکه بخشی از هزینه ثابت را نیز علاوه بر حاشیه سود پوشش دهد.
(ix) هزینه متغیر برای هر واحد نباید یکسان باشد:
این تکنیک فرض می کند که هزینه متغیر هر واحد برای هر سطح تولید یکسان است. این ممکن است برای یک محدوده خاص از خروجی صادق باشد. در صورت تغییر عمده در سطح فعالیت، هزینه متغیر هر واحد به دلیل افزایش قیمت مواد، افزایش هزینه حمل و نقل، کمبود نیروی کار ماهر، تخفیف های زیاد در خرید عمده و غیره نیازی به ثابت باقی نمی ماند.
(x) تکنیک غیرقابل قبول است:
این روش توسط مقامات مالیات بر درآمد برای ارزیابی سهام به رسمیت شناخته نشده است. همچنین برای تهیه صورتهای مالی مناسب نیست زیرا یک روش حسابداری پذیرفته شده برای گزارشگری خارجی نیست. فقط برای گزارش های داخلی به عنوان کمکی به تصمیم گیری مناسب است.
مزایا و معایب هزینه یابی نهایی: 8 امتیاز
مزایای :
سیستم هزینه یابی نهایی دارای مزایای زیر است:
(1) سیستم هزینه یابی نهایی برای اهداف داخلی - تصمیم گیری، برنامه ریزی و کنترل بسیار مفید است.
(2) محاسبه هزینه فروش، تحت سیستم هزینه یابی نهایی، بسیار ساده است.
(3) سیستم هزینه یابی نهایی بسیار ساده است زیرا به تقسیم بندی پیچیده سربار نیاز ندارد.
(4) سیستم هزینه یابی نهایی از مشکل انتخاب مبنای مناسب برای نرخ بازیابی سربار جلوگیری می کند.
(5) عملکرد دپارتمان را می توان با استفاده از سیستم هزینه های حاشیه ای از نظر علمی تر ارزیابی کرد. هزینه های ثابت در خارج از فرآیند ارزیابی نگهداری می شود زیرا این اداره هیچ نقشی برای تحمل هزینه های ثابت مشترک ندارد.
(6) مشکل جذب بیش از حد / تحت فشار سرب را از بین می برد.
(7) تأثیر تغییر در قیمت های فروش ، هزینه های متغیر می تواند به راحتی در دسترس باشد و تصمیمات سریع را می توان به موقع گرفت.
(8) از حمل غیر منطقی از هزینه ثابت سال جاری به دوره بعدی در قالب سهام جلوگیری می کند.
مضرات:
با این حال ، سیستم هزینه های حاشیه ای محدودیت های زیر را دارد:
(1) سیستم هزینه های حاشیه ای در شرایطی که بخش بسیار کمی از هزینه کل هزینه متغیر باشد ، بسیار مفید نیست. به عنوان مثال ، در تجارت ارتباطات از راه دور ، بخش عمده ای از کل هزینه استهلاک و بیمه شبکه ، نرخ و مالیات و غیره است که از نظر ماهیت ثابت هستند. سیستم هزینه های حاشیه ای ممکن است در اینجا خیلی مفید نباشد.
(2) در بسیاری از سازمان ها ، تقسیم هزینه های نیمه متغیر به عنصر ثابت و عنصر متغیر ممکن است به طور دقیق امکان پذیر نباشد. در این حالت ، سیستم هزینه های حاشیه ای ممکن است نتایج گمراه کننده ای داشته باشد.
(3) ارزیابی سهام تمام شده ، WIP بر اساس هزینه حاشیه ای برای گزارش های خارجی قابل قبول نیست. به عنوان مثال ، یک شرکت ذکر شده نمی تواند سهام خود را با هزینه حاشیه ای ارزیابی کند زیرا طبق "موجودی" AS-2 قابل قبول نیست.
(4) به عنوان مثال ، در مشاغل بسیار فصلی ، سهام تولید پوشاک زمستانی در طول "خارج از فصل" ایجاد می شود تا با اوج تقاضای فصلی کنار بیاید. در این شرایط ، در صورت تغییر سطح سهام و فروش ، سود تحت سیستم هزینه های حاشیه ای ممکن است به طور گسترده ای نوسان کند.
(5) در دراز مدت ، درآمد باید تمام هزینه ها را تأمین کند ، چه مستقیم یا غیرمستقیم ، ثابت یا متغیر. هزینه های حاشیه ای ممکن است با حذف هزینه ثابت ، خطر کمبود هزینه واحد را به همراه داشته باشد. قیمت گذاری بر اساس این واحد هزینه ممکن است برای بقای شرکت کافی نباشد.
(6) هزینه تمام عوامل تولید به طور مداوم در حال تغییر است. در چنین شرایطی ، هر تصمیمی مبتنی بر سیستم هزینه های حاشیه ای (جایی که فرض می شود هیچ تغییری در قیمت مواد ، هزینه نیروی کار یا قیمت فروش وجود ندارد) ممکن است به هیچ وجه مفید نباشد.
(7) ارزیابی سهام ، WIP با هزینه حاشیه ای ممکن است سود واقعی سازمان را نشان ندهد. همچنین اصول حسابداری به طور کلی پذیرفته شده را نقض می کند و دیدگاه واقعی و منصفانه از صورتهای مالی را تحریف می کند.
(8) اداره مالیات بر درآمد ارزش سهام را با هزینه حاشیه ای قبول نمی کند.
مزایا و مضرات هزینه حاشیه ای - توضیح داده شده است
مزایای # هزینه حاشیه ای:
با کمک تکنیک هزینه های حاشیه ای ، می توان تصمیمات مدیریتی را در مورد چندین مورد که در زیر مورد بحث قرار می گیرد ، گرفت:
1. چقدر برای تولید:
سطح خروجی که برای نگرانی در حال اجرا بیشترین سود را دارد می توان تعیین کرد. بنابراین می توان از ظرفیت تولید تا حداکثر ممکن استفاده کرد.
بررسی سودآورترین رابطه بین هزینه ها ، قیمت و حجم تجارت نیز باید به مدیریت در تعیین قیمت های پرفروش کمک کند. بنابراین ، حداکثر سود حاصل می شود و برنامه ریزی سود بر اساس استفاده از تکنیک هزینه حاشیه ای آسان تر می شود.
2. چه چیزی را تولید کنیم:
ساخت آن باید محصول را پس از مقایسه نتایج سودآوری محصولات مختلف انجام داد. برخی از محصولات یا فعالیت ها ممکن است با گذشت زمان سودآور باشند. انتخاب سفارشات و محصولات به سودآوری آنها بستگی دارد و تلاش فروش آنها به درستی قابل هدایت است.
هنگامی که از ظرفیت موجود برای تولید محصولات مختلف در مقادیر مختلف استفاده می شود ، هزینه حاشیه راهنمای مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ترکیب بهینه محصولات برای مطابقت با ظرفیت و منابع موجود است. بنابراین ، برای انتخاب محصولات جایگزین و معرفی محصولات جدید ، تکنیک هزینه های حاشیه ای تا حد زیادی مفید است.
3. آیا تولید می شود:
این تصمیم که آیا یک محصول خاص در کارخانه تولید شود یا از منبع خارج خریداری شود ، می تواند با مقایسه قیمتی که از خارج از کشور در آن وجود دارد و هزینه حاشیه ای برای تولید آن مقاله در کارخانه گرفته شود.
4. نحوه تولید:
(الف) روش ساخت - هنگامی که یک محصول خاص با دو یا چند روش قابل تولید باشد ، تعیین هزینه حاشیه تولید محصول تحت هر روش باید در تصمیم گیری در مورد اینکه کدام روش برای تولید آن اتخاذ شده است ، مفید باشد.
(ب) کار دستی یا ماشین - مشکل استفاده از دستگاه یا تولید کامل با کار دستی را می توان با کمک تکنیک هزینه های حاشیه ای حل کرد.
5. چه موقع تولید:
در دوره های رکود تجاری ، خواه تولید در کارخانه به طور موقت به حالت تعلیق درآید یا به طور دائم ، پس از بررسی دقیق ساختار هزینه حاشیه ای تصمیم می گیرد.
6. با چه هزینه ای برای تولید:
(الف) کارآیی و اقتصاد گیاهان - هزینه حاشیه نشانگر کارآیی و اقتصاد گیاهان مختلف در محدوده های مختلف محصولات ، حجم و تولید است.
(ب) هیچ سود بدون ضرر-با کمک تکنیک نمودارهای یکنواختی که تحت سیستم هزینه های حاشیه ای درگیر شده است ، می توان نقطه عدم سود بدون ضرر را فاش کرد و اطلاعات را می توان به مدیریت ارائه داد تا مقایسه ها را تسهیل کند. واد
(ج) اجاره یا مالکیت گیاه - یک گیاه یا دارایی ممکن است در مورد اجاره نامه گرفته شود یا ممکن است متعلق به آن باشد. هزینه های اجاره نامه و مالکیت مورد مطالعه قرار می گیرد و پس از داوری و ارزیابی حداقل فداکاری و حداکثر سود دیفرانسیل از طریق تکنیک هزینه های حاشیه ای ، جایگزین بهتری اتخاذ می شود.
(د) کنترل هزینه - برای اهداف کنترل ، نتایج مالی ارائه شده از طریق تکنیک هزینه حاشیه ای مفید است. کنترل هزینه را می توان از طریق مقایسه عناصر ثابت و متغیر هزینه ها با هزینه های بودجه انجام داد.
(ه) ارزیابی موجودی - ارزیابی موجودی وقتی مبتنی بر هزینه حاشیه ای است ، واقع بینانه تر می شود.
7. حداکثر سود:
تکنیک هزینه های حاشیه ای را می توان برای به حداکثر رساندن سود یک شرکت به روش های زیر استفاده کرد:
(i) برنامه ریزی سود:
این برنامه ریزی عملیات آینده برای دستیابی به حداکثر سود است. نسبت حجم سود یک شاخص مهم برای سودآوری نسبی بخش های مختلف تجارت است هر زمان که در قیمت فروش ، هزینه های متغیر یا ترکیب محصول تغییر ایجاد کند. براساس تکنیک هزینه های حاشیه ای ، سهم از نظر عامل کلیدی نیز محاسبه می شود تا سودآوری مقایسه ای را تحت گزینه های مختلف بدانیم. تجزیه و تحلیل سودآور هزینه به عنوان یک وارنر پیشین سیگنال های خطر آینده عمل می کند و بر دامنه کسب سود متمرکز است. بنابراین ، دستیابی به حداکثر سود را می توان با استفاده از تکنیک هزینه های حاشیه ای برنامه ریزی کرد.
(ب) ارزیابی عملکرد:
عملکرد بخش ها ، واحدها ، بخش ها یا خطوط یک تجارت را می توان با کمک تکنیک هزینه حاشیه ارزیابی کرد. ارزیابی در انجام اقدامات مناسب و به موقع برای کاهش ضرر و در نتیجه حداکثر سود کمک می کند.
(iii) بهینه سازی مخلوط محصول:
هر زمان که شرکت یک شرکت چند محصول باشد ، مهمترین مشکل تصمیم گیری در مورد خروجی بهینه برای هر نوع محصول است تا سود را به حداکثر برساند. مخلوط محصول بهینه را می توان با کمک تکنیک هزینه های حاشیه ای تصمیم گرفت. سودآوری همه محصولات نمی تواند یکسان باشد و میزان سودآوری هر نوع محصول با استفاده از هزینه های حاشیه ای اندازه گیری می شود. تجزیه و تحلیل مشارکت از این نظر بسیار قابل توجه است.
(IV) ارزیابی برنامه های سرمایه گذاری متناوب:
همیشه قبل از مدیریت مشکلی وجود دارد که آن گزینه جایگزین را انتخاب کنید که در مورد سرمایه گذاری پول بهترین است. این سرمایه گذاری باید در چنین فعالیتهایی انجام شود که بیشترین سهم حاشیه ای را داشته باشد. استفاده متناوب از امکانات تولید یا روشهای تولید و غیره ممکن است امکان پذیر باشد. تکنیک های هزینه حاشیه ای برای رسیدن به تصمیم صحیح از این نظر به نجات مدیریت می رسد.
برای نشان دادن ، فرضیه ، برای یک تجارت موجود ، در هر واحد هزینه کل یک محصول Rs است. 10 بعد از تخصیص سربار ثابت به آن. هزینه حاشیه ای واحد به Rs می رسد. 8 یعنی ، بدون تخصیص سربار ثابت. یک سفارش ویژه فله برای تهیه محصول در Rs. 9 دریافت شده استدر هر واحد هزینه کل اکنون در Rs محاسبه می شود. 9. 50 پس از تخصیص هزینه های ثابت به کل تولید.
براساس هزینه جذب ، این پیشنهاد قابل قبول نیست ، زیرا این امر منجر به ضرر خواهد شد. با این حال ، بر اساس هزینه های حاشیه ای ، این پیشنهاد باید پذیرفته شود ، زیرا سربارهای ثابت قبلاً توسط تولید موجود جذب شده اند ، هیچ قوس اضافی اضافی ثابت وارد نمی شود و هزینه حاشیه ای Rs. 8 حاشیه سود RE را ترک می کند. 1 در هر واحد هنوز. این تصمیم مطمئناً سود کل را به حداکثر می رساند.
8. کنترل هزینه:
تحت هزینه های حاشیه ای ، کل هزینه ها با توجه به ماهیت رفتار هزینه ها به عناصر ثابت و متغیر تقسیم می شوند. مدیریت در مورد روند دقیق رفتار هزینه در مورد هر مورد آگاه است. اگر بعضی از آنها از نظر ماهیت نیمه متغیر باشند ، تلاش می شود عناصر ثابت و متغیر موجود در آن را جدا کنند. این تفکیک برای تعیین هزینه های حاشیه ای بسیار مهم است.
این تمرین ، به خودی خود ، با توجه به نیاز به کنترل هزینه ها ، چشم مدیریت را باز می کند. این بینش از ماهیت دقیق هر کالای هزینه را برای او فراهم می کند. مدیریت همچنین در مورد توانایی آن در کنترل هزینه های خاص روشن شده است. هزینه های قابل کنترل را می توان مورد توجه مدیریت قرار داد.
مدیریت می تواند به مقایسه افقی و عمودی چنین هزینه هایی ، به ویژه برای تأثیر کنترل هزینه متوسل شود. اصل استثنا نیز ممکن است اعمال شود. هزینه های حاشیه ای استاندارد و بودجه را می توان از قبل تعیین کرد و اینها می توانند به عنوان یک حیاط مناسب برای کنترل هزینه عمل کنند. بنابراین ، این گفته است که "سیستم هزینه ای حاشیه ای استاندارد در رابطه با کنترل بودجه می تواند به عنوان بهترین وسیله کنترل هزینه باشد."
محدودیت ها # هزینه حاشیه ای:
1. طبقه بندی به عناصر ثابت و متغیر - یک کار دشوار - تجزیه و تحلیل هزینه های تحت عناصر ثابت و متغیر کار سختی است ، زیرا ماهیت هزینه ها در برخی موارد قطعی نیست. برخی از هزینه ها ممکن است تا حدی ثابت و تا حدی متغیر باشد و تقسیم چنین هزینه هایی به قطعات ثابت و متغیر به طور جداگانه بر اساس فرضیات است و نه واقعیت.
برخی از هزینه های خاص هیچ ارتباطی با حجم خروجی یا حتی با زمان ندارند. بنابراین ، آنها نمی توانند به صورت ثابت یا متغیر طبقه بندی شوند. تصمیمات مدیریت در مورد پاداش کارگران ، امکانات به کارمندان اداری و غیره بدون توجه به زمان یا حجم تولید گرفته می شود.
2. تصمیمات معیوب-اگر قوس های سربار ثابت مورد توجه قرار نگیرد ، تصمیم مدیریت در مورد تولید قیمت محصول و غیره ممکن است معیوب و فریبنده باشد. هزینه حاشیه ای محصولات مختلف ممکن است یکسان باشد ، هنوز هم تولید یک محصول خاص ممکن است به دلیل هزینه های ثابت سنگین سودآور نباشد.
3. کاربرد دشوار - استفاده از تکنیک هزینه های حاشیه ای در بیشتر نگرانی ها دشوار است. نمی توان آن را به راحتی در هزینه شغل اعمال کرد.
4- تحت یا بازیابی بیش از حد سربار-قوسهای متغیر تخمین زده شده و بنابراین جذب آن مبتنی بر واقعیت نیست ، ممکن است در زیر یا بازیابی بیش از حد هزینه های حاصل از آن منجر شود.
5- تکنیک بهتر در دسترس - سیستم های کنترل بودجه و هزینه های استاندارد بهتر از سیستم هزینه های حاشیه ای هستند. از طریق تجزیه و تحلیل واریانس ، تأثیر بر سودآوری به دلیل تغییر در حجم و کارآیی قابل بررسی است و از این رو این روش لازم نیست.
6. غیر واقعی تحت تولید نوسان - هنگامی که تولید بسیار نوسان می کند ، داده های هزینه حاشیه ای غیر واقعی می شوند. این اتفاق به ویژه در مورد کارخانه های فصلی اتفاق می افتد.
7. ارزیابی نادرست سهام - مناسب نیست که هزینه های ثابت تولید را از ارزش سهام حذف کنید. این یک تصویر تحریف شده از سود می دهد. از آنجا که هزینه های ثابت نیز متحمل شده است ، هزینه های محصول باید آنها را تحمل کند.
بنابراین ، تصمیمات اشتباه بر اساس هزینه های حاشیه ای ، به ویژه در مواقع رکود زودرس هنگامی که هزینه های حاشیه ای تصویر تاریک را به روشی بزرگ شده پروژه می کند ، می تواند گرفته شود. اوضاع ممکن است منجر به رکود بیشتر شود و ممکن است ترسناک ایجاد کند.
در دراز مدت ، سیستم ممکن است مناسب نباشد و ممکن است هزینه های کامل از آن مراقبت شود. تصویر کامل فقط زمانی آشکار می شود که کل هزینه و سود خالص محاسبه شود. تحت عناصر هزینه های حاشیه ای اطلاعات کامل مانند استفاده گسترده از تجهیزات ، گسترش منابع ، بازده سرمایه شاغل و غیره ارائه نشده است.
با توجه به این محدودیت های شدید، باید در استفاده از روش هزینه یابی نهایی در موقعیت های خاص بسیار محتاط بود. اگر هزینه های نهایی به درستی ارائه نشود و با توجه به همه عوامل متغیر در یک موقعیت خاص، تفسیر درست انجام نشود، هزینه یابی نهایی ممکن است منجر به مسیر اشتباه شود. در چنین شرایطی ممکن است تصمیمات اشتباه گرفته شود.
مزایا و معایب هزینه یابی نهایی: 9 امتیاز سریع
مزایای هزینهیابی نهایی:
مزایای اصلی هزینه یابی نهایی به شرح زیر است:
1. صورت درآمد
2. تعیین سود واقعی
3. برنامه ریزی سود
5. تفکر مدیریتی
6. تکنیک کمتر پیچیده
7. مبنای گزارشگری مدیریتی
8. مجموع سودآوری
9. حوزه سیاست قیمت.
1. صورت سود - مدیریت می تواند صورت سود و زیان را با تخصیص هزینه متغیر و هزینه ثابت به راحتی درک کند.
2. تعیین سود واقعی - در این تکنیک سود واقعی می تواند به راحتی مشخص شود. سود رابطه مستقیمی با فروش دارد.
3. برنامه ریزی سود - این تکنیک به برنامه ریزی سود در موارد کوتاه مدت کمک می کند. هزینه های متغیر و ثابت از کل هزینه تفکیک می شوند.
4. کنترل هزینه - این تکنیک بخشی از کنترل هزینه و کاهش هزینه است. تهیه بودجه انعطاف پذیر را تسهیل می کند.
5. تفکر مدیریتی – این تکنیک مؤید تفکر و فلسفه مدیریتی است. اطلاعات برای مدیریت بسیار مفید است.
6. تکنیک کمتر پیچیده - این تکنیک پیچیدگی کمتری دارد و عاری از هرگونه سردرگمی است. سربار ثابت در بهای تمام شده تولید لحاظ نمی شود.
7. مبنای گزارشگری مدیریتی – به عنوان مبنای خوبی برای گزارشگری مدیریتی عمل می کند. اطلاعات مربوط به فروش ارائه شده است. هزینه ثابت نیز در درمان سود موثر است.
8. ابزار سودآوری - این تکنیک به عنوان ابزاری برای ارزیابی سودآوری عمل می کند.
9. حوزه سیاست قیمت - بیشترین استفاده از این تکنیک در حوزه سیاست قیمت و تعیین آن است. تصمیمات درست و منطقی بر اساس اطلاعات آشکار شده توسط این تکنیک گرفته می شود.
مضرات هزینه حاشیه ای:
معایب اصلی هزینه یابی نهایی به شرح زیر است:
1. عدم اهمیت به عامل زمان
2. در دراز مدت شکست می خورد
3. تاکید بیشتر بر عملکرد فروش
4. کاهش ارزش سهام
5. برای گزارش خارجی مناسب نیست.
1. عدم اهمیت به عامل زمان - این تکنیک به عامل زمان اهمیت نمی دهد.
2. شکست در بلندمدت - برای سیاست قیمت بلند مدت، این تکنیک در ارائه راه حل شکست می خورد.
3. تاکید بیشتر بر عملکرد فروش - این تکنیک تاکید زیادی بر عملکرد فروش دارد و عملکرد تولید را نادیده می گیرد.
4. کاهش ارزش سهام - ارزش گذاری سهام تحت هزینه نهایی ممکن است کم ارزش باشد، که ممکن است مشکل سرمایه در گردش ایجاد کند.
5. برای گزارشدهی خارجی مناسب نیست – این تکنیک اصلاً برای گزارشدهی خارجی و غیره مناسب نیست.