همگرا در مقابل تفکر واگرا

  • 2021-04-5

سازمان ها از روشهای متنوع تفکر بهره مند می شوند. این بیانیه فقط یک پلاستیکی نیست بلکه از تحقیقات نیز حمایت می شود.تحقیقات پیدا کرده استاین تیم هایی که از تنوع و اندیشه متنوع استفاده می کنند ، باهوش تر هستند و تمایل به غلبه بر تفکر بی نظیر دارند. با جمع کردن دیدگاه های متنوع ، سازمان ها می توانند از همکاری ، حل مسئله خلاق و طوفان مغزی الهام بگیرند و تعامل و وفاداری بیشتری را در بین اعضای تیم ایجاد کنند. این یک برنده هم برای فرهنگ و هم برای نوآوری است.

این گفته ، از دیدگاه استراتژیک ، مهم است که روشهای مختلف تفکر را به برنامه های عملی منتقل کنیم. روند حل مسئله خلاق دو نوع تفکر را در بر می گیرد: همگرا و واگرا. به طور کلی ، تفکر واگرا همه چیز در مورد طوفان مغزی خلاقانه و خلاق در مورد یک مشکل است ، در حالی که تفکر همگرا ، وابستگی های دیگر را به یک راه حل امکان پذیر می داند. فرایند مدیریت پروژه به هر دو نوع تفکر نیاز دارد ، با این حال ، قبل از جابجایی چرخ دنده ها به یک رویکرد همگرا عملی تر و عملی ، می توان از پذیرش تفکر واگرا در آغوش گرفت.

بیایید هر رویکرد را تعریف کنیم ، جوانب مثبت و منفی تفکر واگرایی را بررسی کنیم و در مورد نحوه کانال تفکر واگرا در فرایند مدیریت پروژه خود بحث کنیم.

تفاوت بین تفکر همگرا و واگرا چیست؟

معرفی شده توسط روانشناس J. P. Guilford در سال 1967 به عنوان بخشی از یک مطالعه روان سنجی از هوش انسانی ، تفکر همگرا و واگرا هر دو نقش اساسی در یافتن بهترین راه حل برای یک مشکل دارند.

تفکر واگرا با نگرانی اندکی در مورد اینکه ایده های جدید امکان پذیر یا عملی هستند ، دستبندها را از طوفان مغزی سنتی خارج می کند-این یک رویکرد آزاد برای حل مسئله است که در آن الهام بخش و خلاقیت شکوفا می شود. مشکلات بزرگ خواستار ایده های بزرگ است ، و وقتی به یک مشکل جدید نزدیک می شوید ، فکر کردن به نوآوری در خدمت کوچک نیست. در دنیای ایده آل ، راه حل عالی چیست؟چه می توانید برای آزمایش جاه طلبانه ترین ایده هایی که به ذهن متبادر می شود ، چه چیزی را ایجاد کنید؟

تفکر همگرا آن ایده های بزرگ را در بر می گیرد ، اما آنها را در راه حل های ممکن قرار می دهد تا در متن سایر واقعیت ها ، قابلیت ها و محدودیت ها در نظر گرفته شوند. چه احتمالی و وابستگی ها ممکن است این طرح را از بین ببرد؟آیا منابع ، زمان و بودجه مورد نیاز خود را دارید؟آیا راه حل پیشنهادی شما بر سایر قسمت های محصول یا سیستم تأثیر می گذارد؟

برخی از ایده های عالی ممکن است در صورتی که زمان ، هزینه یا منابع گسترده ای برای کنار گذاشتن آنها باشد ، با بلوک خردکننده روبرو شوند. تفکر همگرا نگاه تحلیلی به مسئله می کند و هر ایده و نتیجه ای را برای رسیدن به بهترین راه حل ممکن و امکان پذیر در نظر می گیرد.

جوانب مثبت و منفی تفکر واگرا در مقابل واگرا

هر موقعیتی به همان نوع تفکر احتیاج ندارد ، و همه افراد به همان روش در مورد مشکلات فکر نمی کنند. برخی از افراد ریسک پذیر ، طوفان های مغزی و متفکران همدلی هستند-که با راه حل های خلاقانه و خلاقانه برای چالش های پیچیده روبرو هستند ، به طور طبیعی برای آنها می آید. برخی دیگر از ارائه راه حل های خلاقانه و در عین حال عملی برای یک مشکل برتری دارند. هر دو نوع تفکر دارای اشکالاتی و مزایایی هستند.

convergent vs divergent

تفکر همگرا

convergent vs divergent

همگرا در مقابل تفکر واگرا در مدیریت پروژه

به عنوان یک مدیر پروژه، هدف شما ادامه کار در مسیر است. هنگامی که یک محدوده پروژه، محصولات قابل تحویل و یک برنامه را تعیین کردید، دیدگاه‌های جدید و روش‌های متفاوت تفکر، برنامه‌های به‌خوبی طراحی‌شده شما را از مسیر خارج می‌کنند – یا مسیر ایجاد آن‌ها را پیچیده می‌کنند. در این میان، تفکر همگرا ساختار و راه حل ها را در بر می گیرد. تیم ها را در یک راستا و تمرکز بر روی یک هدف منحصر به فرد نگه می دارد.

هر چقدر هم که این طرز تفکر همگرا جذاب باشد، ذاتاً به تیم ها و پیشرفت نوآورانه آسیب می رساند. همچنین دشمن روش های چابک کار است. تفکر همگرا با تکیه بر ایده‌های متمرکز بر راه‌حل، تیم‌ها را تشکیل می‌دهد و آن‌ها را به ایده‌های قدیمی و روش‌های قدیمی تفکر درباره مشکلات جدید وابسته می‌کند. وقتی محدودیت‌هایی را برای تفکر خلاقانه‌تر ایجاد می‌کنید، خطر انطباق‌پذیری و انعطاف‌پذیری را دارید که به شما کمک می‌کند در طول مسیر یاد بگیرید و نوآور باشید. موفقیت به شکل «انجام کارها» به جای نوآوری به دست می آید.

با این حال، با پذیرش تفکر واگرا - به ویژه در مرحله طوفان فکری و ایده‌پردازی در فرآیند مدیریت پروژه خود - می‌توانید از مجموعه گسترده‌تری از دانش بهره ببرید و راه‌حل‌های جدید را تشویق کنید. حتی اگر تیم شما نتواند در نهایت این ایده ها را اجرا کند، شما کنترل ایده خود را در مورد آنچه ممکن است گرفته اید.

convergent vs divergent

برای جلسه ایده پردازی بعدی تیم خود، الگوهای آماده استفاده را امتحان کنید.

چگونه تفکر واگرا را تشویق کنیم

به‌عنوان رهبران و مدیران پروژه، آسان است که خود را نگهبان تقویم یا راهبری مورد نیاز برای رسیدن افراد به اهدافشان بدانید. از این گذشته، پروژه ها باید به واقعیت تبدیل شوند، و این با جادو اتفاق نمی افتد!

برای رهبران بسیار مهم است که پروژه ها را پشت سر بگذارند و نتایج قابل قبولی ایجاد کنند. اما دیدن نقش به این روش محدود این احتمال را افزایش می دهد که به جای تمرکز بر روی تصویر بزرگ، به جزئیات پروژه (برنامه ریزی و تدارکات) بیش از حد متعهد شوید. بهترین مدیران پروژه به مردم کمک می کنند تا رویاهای بزرگی داشته باشند و ارائه دهند. و با ترکیب قدرت تفکر واگرا و همگرا، می توانید به تیم خود کمک کنید تا در هر دو برتری داشته باشند.

برای هر دو نوع تفکر وقت بگذارید

تفکر واگرا و همگرا هر دو برای موفقیت یک پروژه حیاتی هستند، اما به خوبی نفت و آب را با هم ترکیب می کنند. برای تشویق مردم به به حداکثر رساندن مزایای هر دو، با جدا کردن این دو فرآیند شروع کنید. در ابتدای یک پروژه، با یک جلسه طوفان فکری واقعی، آبهای خلاقانه را دریافت کنید. یک طوفان فکری واقعی با فعالیت‌های فهرست‌سازی سریع و موقتی که معمولاً برای نام استفاده می‌شود متفاوت است. در طوفان فکری واقعی، هیچ پاسخ اشتباهی وجود ندارد و زمان کافی بین مرحله خلاقیت و مرحله ارزیابی وجود دارد تا ایده های جدید به جوش بیاید.

اکثر شرکت ها طوفان فکری و ارزیابی را در یک جلسه با نتایج فاجعه بار ترکیب می کنند. اکثر کارمندان اگر احساس کنند که سرنگون خواهند شد، ایده های اولیه خود را به اشتراک نمی گذارند (38 درصد کارمندانمی گویند اگر فکر می کنند رهبران ایده های آنها را به طور کامل بررسی نمی کنند، ابتکار عمل نخواهند داشت)، که خلاقیت، روحیه را کاهش می دهد و همیشه به بهترین راه حل ها منجر نمی شود. بنابراین کارمندان خود را در مورد تفاوت بین تفکر همگرا و واگرا آموزش دهید، سپس جلساتی را تشکیل دهید که در آن تنها هدف، ارائه ایده های بزرگ است. پس از اینکه افراد مدتی برای بررسی آنها وقت گذاشتند، تیم خود را دوباره گرد هم بیاورید تا ایده ها را با توجه به اهداف پروژه مشخص شده و محدودیت های موجود تجزیه و تحلیل کنند. به این ترتیب در کنار موارد قابل تحویل خود، تفکر تازه ای نیز به دست خواهید آورد.

راه های همکاری را اجرا کنید

بعضی اوقات مدیران پروژه نگران این هستند که تفکر واگرا منجر به جلسات ایده های بی پایان شود که روند کار را کاهش می دهد. اما سرمایه گذاری درابزارهای همکاری هوشمندو فرآیندها می توانند به تیم شما کمک کنند تا ضمن برش چربی لجستیکی ، زیرک بماند.

اولین شکل همکاری ، محور انسان است. اگر می خواهید بهترین نتیجه را بدست آورید ، با افرادی که متفاوت فکر می کنند ، تیم هایی ایجاد کنید. در حالی که همه قادر به تفکر واگرا و همگرا هستند ، افرادی را که در یک نفر با افرادی که از طرف دیگر برتری دارند ، جفت می کنند می توانند به تیم شما کمک کنند تا بینایی و اجرای خود را ناخن بزند. این امر به ویژه درست است اگر شما کارمندان خود را در مورد مزایای هر دو روش تفکر آموزش داده اید و به وضوح ترسیم کرده اید که کدام بخش از روند اتفاق می افتد.

همچنین می توانید در یک نرم افزار مدیریت پروژه سرمایه گذاری کنید که به افراد امکان می دهد در زمان واقعی در مورد پروژه ها و ایده ها ارتباط برقرار کنند ، کار شلوغ را خودکار کنند و امکان انعطاف پذیری را در سطح سازمان فراهم می کنند. همکاری از این طریق جلسات غیر ضروری ، سردرگمی و برنامه ریزی بیش از حد را کاهش می دهد که تیم های فرصتی را برای تفکر واگرا به وجود می آورد.

رهبران تیم مجبور نیستند بین برنامه ریزی و طوفان مغزی یا بهره وری و خلاقیت انتخاب کنند. با ایجاد ظروف روشن برای انواع مختلف تفکر ، می توانید هر دو و محصول بهتری داشته باشید.

  • نویسنده : هاملت گریگوری مارکاریان
  • منبع : redmondmulti.tech
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.