رزماری کارلسون یک مربی مالی، نویسنده و مشاور است که از سال 2008 در مورد امور مالی تجاری و شخصی برای The Balance نوشته است. رزماری در کنار تدریس مالی برای نزدیک به سه دهه در مدارس از جمله دانشگاه کنتاکی، به عنوان مشاور مالی برای شرکت ها خدمت کرده است. از جمله Accenture و مواد دوره آنلاین در امور مالی را برای دانشگاه ها و شرکت ها توسعه داده است.
تحلیل هزینه-حجم-سود (CVP) روشی برای درک اینکه چگونه تغییرات در هزینه های متغیر و ثابت می تواند بر حاشیه سود شرکت تأثیر بگذارد.
این یک ابزار تجزیه و تحلیل مالی است که به صاحبان مشاغل و تحلیلگران کمک می کند تا رابطه بین هزینه ها، حجم و سود را درک کنند. کسبوکارها میتوانند از آن برای تخمین تعداد کالاهایی که برای رسیدن به اهداف سود خود باید بفروشند، استفاده کنند.
اگر صاحب کسبوکار جدیدی هستید، این روش میتواند پیچیده به نظر برسد، اما ما آن را به مراحل سادهای تقسیم کردهایم که میتوانید برای انجام یک تحلیل هزینه-حجم-سود موثر دنبال کنید.
خوراکی های کلیدی
- تجزیه و تحلیل هزینه-حجم-سود تعیین می کند که چگونه تغییر هزینه ها و سطوح فروش بر سود شرکت تأثیر می گذارد.
- کسب و کارها از CVP برای درک اینکه آیا تولید یک محصول از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است یا خیر استفاده می کنند.
- حاشیه مشارکت تفاوت بین درآمد فروش شرکت شما و هزینه های متغیر آن است.
- حاشیه سود ناخالص و حاشیه سهم یکسان نیستند.
تحلیل هزینه-حجم-سود چیست؟
تحلیل هزینه-حجم-سود برای تعیین اینکه چگونه تغییر هزینه ها و سطوح فروش بر سود شرکت تأثیر می گذارد استفاده می شود. بسیاری از شرکت ها از CVP استفاده می کنند تا بفهمند که آیا تولید یک محصول از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است یا خیر.
این تکنیک همچنین به عنوان تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر شناخته می شود، این تکنیک برای تعیین دقیق تعداد واحدهایی که یک کسب و کار نیاز دارد تا تولید و بفروشد تا هزینه تولید را از بین ببرد یا هزینه تولید را پوشش دهد و به طور بالقوه کسب سود کند، مورد استفاده قرار می گیرد.
تحلیل CVP فرض میکند که تمام واحدهای تولید شده فروخته شدهاند، اما اگر چیزی بر حجم فروش تأثیر بگذارد، نتایج واقعی میتواند متفاوت باشد.
برای این کار می توانید نقطه سربه سر را محاسبه کنید. نقطه سربه سر در واحدها تعداد واحدهایی است که شرکت باید تولید و بفروشد تا سودی صفر داشته باشد. به عبارت دیگر، تعداد واحدهایی است که درآمد کل آنها با کل هزینه ها برابر است.
اگر درآمد عملیاتی برابر با صفر باشد، به نقطه سربه سر در واحد رسیده است. اگر درآمد عملیاتی مثبت باشد، شرکت تجاری سود می کند. اگر درآمد عملیاتی منفی باشد، شرکت ضرر می کند.
می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:
نقطه سربه سر در واحد = هزینه های ثابت / (قیمت هر واحد - هزینه های متغیر برای هر واحد)
در اینجا یک مثال است. شرکت ABC هزینه های ثابتی را شناسایی کرده است که شامل اجاره، استهلاک دارایی ها، حقوق اجرایی و مالیات بر دارایی است. این هزینه های ثابت به 70000 دلار می رسد. محصول آنها Gizmo است. هزینه های متغیر مرتبط با تولید Gizmo مواد خام، نیروی کار کارخانه و کمیسیون فروش است. هزینه های متغیر برای هر واحد 0. 60 دلار محاسبه شده است. قیمت Gizmo هر کدام 2. 00 دلار است.
افزودن این جزئیات به فرمول: 70000 دلار / (2. 00 دلار - 0. 60 دلار) = 50000
برای رسیدن به نقطه سر به سر، ABC Corp باید 50000 واحد بفروشد.
همانطور که می بینید، این تجزیه و تحلیل به مدیران کمک می کند تا تعیین کنند که چه چیزی در فروش برای شرکت آنها به سر می برد. مسائل زیادی دخیل هستند، به ویژه، تعداد واحدهایی که باید به سر به سر بفروشند، تأثیر تغییر در هزینه های ثابت بر نقطه سربه سر، و تأثیر افزایش قیمت بر سود. تجزیه و تحلیل CVP نشان می دهد که چگونه درآمدها، هزینه ها و سود با تغییر حجم فروش تغییر می کند.
تجزیه و تحلیل حاشیه مشارکت و هزینه-حجم-سود
برای درک حاشیه مشارکت، به صورت درآمد حاشیه سهم شرکت خود نگاه کنید. این تفاوت بین درآمد فروش شرکت شما و هزینه های متغیر آن است. همچنین به عنوان سهم دلار در هر واحد شناخته می شود، برای تعیین اینکه هر واحد فروخته شده چگونه به سود شرکت کمک می کند استفاده می شود.
فرمول محاسبه حاشیه مشارکت: حاشیه مشارکت = فروش - هزینه های متغیر
اگر می خواهید کسب و کار شما سودآور باشد، CM باید بزرگتر از هزینه های شما باشد.
محاسبه صورت سود حاشیه سهم، تفکیک هزینه های ثابت و متغیر را نشان می دهد. می تواند در این معادله ساده قرار گیرد:
درآمد عملیاتی = فروش - مجموع هزینه های متغیر - مجموع هزینه های ثابت
این را می توان به صورت زیر گسترش داد:
درآمد عملیاتی = (قیمت x #واحد فروخته شده) - (هزینه متغیر به ازای هر واحد X تعداد واحدهای فروخته شده) - مجموع هزینه های ثابت
حاشیه ناخالص در مقابل حاشیه مشارکت
در حالی که این دو مشابه به نظر می رسند، حاشیه سود ناخالص و حاشیه سهم یکسان نیستند. حاشیه سود ناخالص تفاوت بین فروش و بهای تمام شده کالای فروخته شده است. بهای تمام شده کالای فروخته شده شامل کلیه هزینه ها اعم از هزینه های ثابت و هزینه های متغیر می باشد.
فرمول محاسبه سود ناخالص:
حاشیه ناخالص = کل درآمد فروش - بهای تمام شده کالای فروخته شده
در مقابل، حاشیه مشارکت فقط هزینه های متغیر را در نظر می گیرد. محاسبه هر دو می تواند اطلاعات ارزشمند، اما متفاوتی به شما بدهد.
نسبت حاشیه مشارکت
محاسبه نسبت حاشیه سهم شما به همین سادگی است که بفهمید حاشیه سهم شما چه درصدی از کل فروش شما را نشان می دهد. این را می توان به صورت زیر محاسبه کرد:
حاشیه مشارکت / فروش
به عنوان مثال، اگر حاشیه مشارکت شما 40000 دلار باشد و 100000 دلار فروش داشته باشید، نسبت حاشیه مشارکت شما 40 درصد است. این بدان معناست که به ازای هر دلار افزایش فروش، 40 سنت افزایش در حاشیه سهم برای پوشش هزینه های ثابت وجود خواهد داشت.
سوالات متداول (سؤالات متداول)
سه عنصر تجزیه و تحلیل CVP چیست؟
سه عنصر کلیدی انجام تجزیه و تحلیل CVP عبارتند از هزینه های کل، حجم فروش و قیمت کالاهای فروخته شده. تعامل این سه عنصر بر سود و درآمد کلی شرکت تأثیر می گذارد.
تحلیل هزینه-حجم-سود بر چه اساسی است؟
تحلیل هزینه-حجم-سود بر اساس رابطه بین هزینه ها، حجم فروش و سود کسب و کار شما است. تعیین اینکه چگونه تغییر هزینه ها و حجم فروش می تواند بر سطوح درآمد شرکت تأثیر بگذارد مفید است.